پرحرفی نشانه اختلال شخصیت است

دیدگاه : 0 دیدگاه

خراسان/ ترديدي نيست که گفت وگو يکي از اساسي ترين نيازهاي انسان براي برقراري ارتباط با ديگران است. اما گاهي مي تواند سرمنشاء مشکلاتي هم باشد. گاهي پرحرفي و زياده گويي خود تبديل به معضلي مي شود که بايد با برخورد علمي و صحيح آن را برطرف کرد. حتما تا به حال پيش آمده که نتوانيد از دست يک آدم پرحرف فرار کنيد و يا به علت زياده گويي کسي از خير احوالپرسي عادي هم بگذريد. واقعيت اين است که اين مشکل نه فقط در جامعه ما بلکه در ديگر جوامع و نه فقط در بين زنان بلکه در ميان مردان هم وجود دارد. براي بررسي اين موضوع با دو تن از کارشناسان گفت وگويي انجام داده ايم که در پي مي آيد. چرا پرحرفي دکتر رضا مهدوي روانپزشک درباره علل پرگويي در برخي افراد به خراسان چنين مي گويد: در برخي تيپ هاي شخصيتي پرحرفي ديده مي شود. به عنوان مثال در تيپ شخصيتي وسواسي، پرحرفي يک ويژگي است. البته منظور ما از وسواس در اين جا وسواس تميزي و نظافت نيست بلکه منظور ما ويژگي هايي است که فرد در رفتار و کلام از خود نشان مي دهد. به عنوان مثال همواره مي خواهد مطلبي را که به ديگري مي گويد با تمام جزئيات ارائه کند و مطمئن شود که طرف مقابل از حرف او اشتباه برداشت نمي کند. بنابراين اتفاقي که مي افتد اين است که شروع مي کند به پرحرفي و توضيح همه چيز و از نظر خودش پرحرفي نمي کند بلکه دارد موضوعي را به تفصيل بيان مي کند تا براي طرف مقابل، موضوع کاملا جا بيفتد. از طرف ديگر اغلب اين افراد به لحاظ ويژگي هاي شخصيتي سختگير و منضبط هستند، تحمل بي نظمي را ندارند، برنامه دارند و همه کار را با تمام جزئيات انجام مي دهند. چنان که در گفته هاي خود نيز تلاش مي کنند همه چيز را با تمام جزئيات ذکر کنند. از سوي ديگر ممکن است فردي دچار اضطراب شديد باشد و براي رهايي از آن به پرحرفي رو بياورد. در واقع چنين فردي سعي مي کند با حرف زدن خود را تخليه کند. اين حالت در خانم ها که اضطراب بيشتري را تجربه مي کنند، بيشتر گزارش مي شود. يعني خانم هاي پرحرف بيشتر افراد مضطربي هستند که تلاش مي کنند با حرف زدن اضطراب خود را کم کنند. البته افرادي هستند که پرحرفي در آن ها دوره اي اتفاق مي افتد. افرادي که هميشه پرحرف نيستند بلکه در يک دوره يک هفته يا چند هفته پرحرف مي شوند و همراه با آن به طور ناگهاني انرژي شان زياد مي شود، پرکار و کم خواب مي شوند، احساس خستگي نمي کنند و در مقابل احساس قدرت زياد مي کنند و گاهي پرخاشگر مي شوند. سپس در يک دوره ديگر کم حرف ومنزوي مي شوند. احساس کسالت دائمي دارند و حال و حوصله زيادي ندارند. در واقع اين ويژگي ها علائم اختلالات دوقطبي است که طيف گسترده اي را شامل مي شود. اين طيف از خفيف گرفته که تا سال ها شناخته نمي شوند را شامل مي شود تا مواردي که با علايم بسيار شديد بروز پيدا مي کند و در رفتارهاي شخص بروز پيدا مي کند. اين روانپزشک با اشاره به اين که پرحرفي در کودکان هم ممکن است ديده شود، مي گويد: پرحرفي در کودکان معمولا يکي از علايم بيش فعالي است و در کنار ديگر عوامل مثل صبر نکردن در صف يا پاسخ سوالي را قبل از اتمام آن دادن، به بيش فعالي مربوط است و تحت اين عنوان قابل درمان است. نکته اين جاست که گاهي افراد پرحرف که در طيف شديد اختلال قرار دارند و بدون اين که متوجه خستگي طرف مقابل شوند به حرف خود ادامه مي دهند. در اين موارد حرف زدن تحت کنترل فرد نيست و او نمي تواند دست از حرف زدن بکشد. چگونگي مواجهه با پرحرف ها گاهي بي توجهي طرف مقابل به صحبت هاي فرد پرحرف باعث مي شود او تلاش کند به هر نحو ممکن توجه او را جلب کند. در بسياري از مواقع شنونده لازم است به فرد بفهماند که حرفش را فهميده است و نيازي به تکرار آن نيست. فراموش نکنيد که درباره شخصيت اضطرابي، اظهار به پرحرفي کردن فرد مي تواند شرايط را بدتر کند. اما اگر به شيوه صحيحي بيان شود و با وي ابراز همدلي و همراهي صورت بگيرد، او متوجه پرحرفي خود مي شود و سعي مي کند رفتار خود را اصلاح کند برقراري تماس چشمي، گوش دادن فعالانه و ابراز احساس مثبت مي تواند در محيط خانواده به فردي که پرحرف است کمک کند تا بتواند با اين مشکل کنار بيايد و آن را حل کند. همچنين مراجعه به روانپزشک در مواردي که اختلال شديد است ضروري است و درباره شخصيت وسواسي يا اضطرابي و يا اختلال دو قطبي روش هاي دارويي، تکنيک هايي که براي رفع مشکل به کارگرفته مي شود مي تواند کمک کننده باشد. اما دکتر محمد قاضي مشاور و عضو هيئت علمي دانشگاه تهران در اين باره به خراسان مي گويد: بهتر است در مواجهه با يک آدم پرحرف، تظاهر نکنيم و خود واقعيمان را نشان دهيم. لازم است اگر عجله داريم شفاف بگوييم «الان کار دارم و عجله دارم و نمي توانم به حرف هاي شما گوش کنم.» فراموش نکنيد که کسي که پرحرفي مي کند خودش را تخليه مي کند و طرف مقابل بايد مقاومت کند و حاضر نشود وقتش را با گوش دادن به حرف هاي آدم پرحرف هدر بدهد! اغلب مخاطب آدم هاي پرحرف تظاهر مي کنند علاقه مند به شنيدن هستند درحالي که دلشان مي خواهد راه فراري پيدا کنند! بنابراين مخاطب مي تواند محترمانه خود را کنار بکشد و اجازه ندهد وقتش را يک آدم پرحرف تلف کند، خوب است اين شعر را يادآوري کنيم که «دادند دو گوش و يک زبان از آغاز/ يعني که دو بشنو و يکي بيش مگو» در فرهنگ ما اشعار و ضرب المثل هاي بسياري درباره پرگويي و فايده سکوت آمده که نشان مي دهد اين مشکل همواره وجود داشته است. بنابراين يک راه ديگر اين است که در ذم پرگويي براي آدم پرحرف سخن بگوييم و اجازه ندهيم طولاني صحبت کند. اما معمولا آدم هاي پرحرف چون مقاومتي در مقابل خود نمي بينند، به رفتار خود ادامه مي دهند و هر بار اين تکنيک را روي يک نفر پياده مي کنند! کم گوي و گزيده گوي گفت وگو در تعاملات فرد با ديگران از اهميت زيادي برخوردار است. اما بعضي مواقع پيش مي آيد که يا خودمان دچار پرگويي مي شويم و يا گرفتار فرد پرگويي مي شويم که به راحتي نمي توانيم از دستش خلاصي يابيم. دلايل پرگويي افراد به تيپ شخصيتي آنان بستگي دارد طوري که کارشناسان مي گويند افراد وسواسي به نظر خودشان براي ذکر تمام جزئيات پرگويي مي کنند و يا افرادي که دچار اضطراب هستند سعي مي کنند تا با پرگويي از اضطراب خود بکاهند. در برخورد با اين افراد بايد به آنها کمک کنيم تا مشکل خود را اصلاح کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *