دعوا و اختلافات بخشی از زندگی مشترک هستند. اما مهم است بدانیم باید در این مواقع چه واکنشی نشان بدهیم (یا ندهیم). در اینجا به برخی از اشتباهات که ممکن است در حین بروز اختلاف در زندگی زناشویی انجام دهیم میپردازیم.
اشتباه شماره 1: “تغییر کردن”
آسان است که یک لیست طولانی ازآنچه شریک زندگی شما میتوانست متفاوت انجام دهد و یک لیست کوتاه دیگر از کارهایی که خودتان میتوانستید متفاوت انجام دهید داشته باشید. شاید لیست مربوط به شما کاملاً خالی یا پر از ایدههای ناامید کننده مانند “تسلیم شدن” باشد. متاسفانه، اشاره به کاستیهای شریک زندگی شما او را تشویق به تغییر نمیکند. فقط آنها را دفاعی میکند. به طور معمول، پیشنهاد میشود زوجین از چشم یکدیگر به جهان نگاه کنند.
اشتباه شماره ۲: اعتراض بلندتر
اگر شریک شما به حرف شما گوش نمیدهد، ممکن است با خود بگویید، چرا اوضاع را جدیتر نکنید؟ شاید آنها در نهایت شما را درک کنند و شما را جدی بگیرند. بنابراین، شما بلندتر فریاد میزنید، بیشتر کج خلقی میکنید، یا به طعنه و به نامهای تند و زننده روی میآورید. موارد دیگر شامل بیان نظرات دیگران برای حمایت از خودتان و مجازات شریک زندگی خود با امتناع از رابطه جنسی یا نزدیکی است.
اشتباه شماره 3: فرار و تعقیب
در برخی موارد، یک شریک خارج خواهد شد. این میتواند کنار رفتن، خاموش شدن داخلی یا راضی کردن باشد (منظور موافقت با هر چیزی اما پر از خشم، برای یک زندگی آرام است یا عذرخواهی توخالی برای اتمام مشاجره). آنها به سادگی از شریک خود میخواهند که بس کند. جای تعجب نیست که شریک دیگر، احساس نمیکند شنیده میشود و میترسد که هیچ چیز هرگز تغییر نکند. بنابراین آنها مانع از فرار شریک خود میشوند و آنها را دنبال میکنند.
چگونه به این بن بستها برخورد نکنیم؟
- در نظر بگیرید که هر دوی شما درست میاندیشید. آسان است که به سمت مفاهیم سیاه و سفید، درست و غلط و برنده و بازنده سقوط کنید. به جای این تفکر مقایسهای، چیزی به نام تفکر متفکرانه را در آغوش بگیرید. به جای “بله اما”، به “بله و” روی بیاورید، که موقعیت شریک زندگی شما را نفی نمیکند. هنگامی که قبول میکنید هردوی شما درست میگویید، راه حلهای خلاقانه ای را کشف میکنید: “چه کاری میتوانیم متفاوت انجام دهیم؟”
- عمیقتر به معضل نگاه کنید. از خودتان بپرسید، “این بحث واقعاً در مورد چیست؟” اگر هر دوی شما احساسی قوی دارید، باید چیز مهمی باشد و معمولاً به دوران کودکی شما باز میگردد. بنابراین، به یکدیگر بگویید که چه آسیبهایی از گذشته دوباره فعال شده است. اگر به کمک نیاز دارید، به مشاور مراجعه کنید.
- بیشتر در درگیری بمانید. طبیعی است که بخواهیم تا حد ممکن از درگیری خارج شویم، اما زمان میبرد. به خودتان فشار وارد نکنید. معمولاً چندین بحث یا شاید چند روز طول بکشد. بنابراین یاد بگیرید که با عدم اطمینان احساس راحتی بیشتری داشته باشید و موافقت کنید که به صحبت کردن ادامه دهید.
- با یکدیگر آسیب پذیر شوید. به جای نشان دادن ظاهر دفاعی خود، در مورد آنچه که برای شما دشوار است صحبت کنید. به یاد داشته باشید که از “من” استفاده کنید. به عنوان مثال: “من احساس اضطراب میکنم” به جای “تو باعث میشوی من احساس اضطراب کنم”.
- شباهتها را پیدا کنید و آنها را بسازید. مفید است که به یکدیگر یادآوری کنید که در مورد چه چیزی توافق دارید. به عنوان مثال: “ما هر دو بهترین چیز را برای کودکان میخواهیم” یا “ما هر دو احساس غرق شدن میکنیم”. اگر به جای حمله به نقصهای شریک زندگی خود، به بخش بهتری از او بپردازید، همکاری آسانتر است.
- عبور کردن. هنگامی که شما راه حل خاص خود را متوقف کنید، راه دیگری به آرامی ظاهر میشود. اگر هنوز گیر کردهاید، ممکن است نیاز به بازگشت به مراحل قبلی و انجام صحبتهای بیشتر و گوش دادن داشته باشید. هنگامی که هر دو احساس میکنید واقعاً درک شده اید، آماده حرکت به جلو خواهید بود.
دیدگاهتان را بنویسید