کارما یک مفهوم دینی، فلسفی و اخلاقی مشترک میان بعضی از آیینهای شرقی است اما این مفهوم در آیینهای مختلف، تفاوتهایی دارد.
در هندوئیسم، که خاستگاه اصلی کارما محسوب میشود، اعتقاد بر این است که روح انسان در دایرهای از زندگیهای مکرر گرفتار شده است که سامسارا نام دارد. فردی که از خواستهها و هواهای نفسانی خود دست نکشد، در این دایره گرفتار خواهد ماند تا زمانی که از خواستههایش رها شود و به روح مطلق تبدیل شود و به موکشا برسد. موکشا یعنی رستگاری و رها شدن از چرخه حیات، از آنجایی که موکشا هدف غایی است و زمانی به دست میآید که دلخواه نباشد، بیشتر هندوها سعی میکنند کارمای خوب تولید کنند تا در چرخه تناسخ و حیات دوباره، در زندگی بهتری به دنیا بیایند.
در واقع هندوها معتقدند که قانون کارما کنترل سامسارا را به دست دارد. در آیین هندو کارما با انجام وظایفی به دست میآید که هر فرد در طبقه اجتماعی خود به عهده دارد، اگر فردی وظایف طبقه اجتماعی خود را به خوبی انجام دهد و آنها را کامل کند، در زندگی بعدی در طبقه بالاتری به دنیا خواهد آمد. هندوها همچنین باور دارند که کارما به خودی خود انجام میپذیرد و نیازی به مداخله الهی ندارد
برای درک صحیح کارکرد این قانون در زندگی، باید بدانیم که از دیدگاه بودا اساس مفهوم کارما چیست و چگونه بر زندگی ما تأثیر میگذارد. معنای لغوی کارما در زبان سانسکریت، کردار و عمل است، اما بودا آن را به معنای انگیزه و نیت به کار میبرد. او در جواب کسانی که میپرسیدند کارما چیست میگفت کارما انگیزه است، هر شخص کارما را با بدن، سخن و عقل خود انجام می دهد.
واژه کردار حرکت فیزیکی، سخن و فکر را دربرمیگیرد که برابر است با گفته بودا، یعنی فکر و سخن ما نیز جزئی از رفتار و کردار ما است.
برای فهمیدن این سخن بودا، باید رفتارهای آدمی را در دو بخش در نظر بگیریم. رفتار خام و نیت و انگیزهای که پشت آن رفتار است. برای مثال، کسی که یک چاقو را تیز میکند، ممکن است آن را برای انجام یک جراحی نیاز داشته باشد، یا برای تهدید یک نفر یا برای آسیب زدن به شخصی.
بودا شش انگیزه را در پشت هر عمل معرفی میکند:
حسن نیت یا مهربانی
دلسوزی و همدردی
سخاوت
سوء نیت یا خشم
ستمگری و بیرحمی
حرص و طمع
سه انگیزه نخستین معکوس سه انگیزه بعدی هستند و انگیزههای مثبت به شمار میروند. این انگیزهها به ما و دیگران آسیب نمیرسانند و موجب تسکین درد و رنج میشوند. به همین ترتیب سه انگیزه پایانی موجب رفتارهای آسیبزننده و ایجاد درد و رنج میشوند.
کارما برای زندگی و رشد ما، به عنوان یک انسان خردمند و با محبت، ضروری و حیاتی است. زیرا رفتارهایی که با انگیزههای مثبت انجام شوند، باعث خواهند شد که در آینده هم به همین نحوه رفتار کنیم. به بیان دیگر ما با انجام هر کاری، یک بذر رفتاری در خود میکاریم و یک عادت را شکل میدهیم. آن بذر هر چه باشد احتمال این که در آینده نیز به همان صورت رفتار کنیم بیشتر است.
بودا میگفت، هر چه با تکرار بیشتری به چیزی فکر کنیم، گرایش ذهنی ما نسبت به آن بیشتر میشود. اگر افکار و انگیزههای بد را به ذهن خود راه دهیم، حالت ذهنی خود را به سمت سوء نیت سوق دادهایم. واژه کلیدی در اینجا «گرایش» است. هر بار که نیت ما ناپسند باشد، گرایشی که نسبت به آن داریم بیشتر میشود و احتمال تکرار رفتارهای بد و آسیبزننده آتی در ما بیشتر میشود. به همین شکل با داشتن افکار و انگیزههای خوب و از روی دلسوزی و سخاوت، ما خود را به یک انسان مهربان، دلسوز و بخشنده تبدیل میکنیم. به عبارت دیگر ما همواره در حال شکل دادن به شخصیت خود هستیم.
برای یاد گرفتن نیتهای خوب، لازم است قبل از انجام هر کاری و رفتاری، به این فکر کنیم که آیا این رفتار به خودمان و دیگران آسیب میرساند یا نه، تمرینهای ذهن آگاهی میتوانند در این زمینه کمککننده باشند و شما با آنها میتوانید در هر لحظه از انگیزههای خود آگاه باشید.
نتیجه این برداشت از کارما، میتواند زندگی ما را تغییر دهد زیرا مشخص میکند که هر چقدر هم که رفتارها و عادتهای ما ریشهدار باشند، همیشه توانایی تغییر داریم. بر اساس برداشت بودا از کارما، با داشتن نیتها و انگیزههای مثبت، شخصیتی که ما به آن تبدیل میشویم مهربان، دلسوز و بخشنده خواهد بود. شما بیمار میشوید، چون در یک بدن مادی زندگی میکنید و بدن مادی بیمار میشود، پیر میشود و آسیب میبیند، بنابراین هیچ قانونی در حال مجازات شما نیست.
گردآورنده: آلاله شهیدثالث
دیدگاهتان را بنویسید